غار کله سنگ از غارهای استان البرز است که داخل کوهی به همین نام در حدود 5 کیلومتری شرق روستای سوهان در شهرستان طالقان واقع شده است.
دهانه غار تنگ است و طول غار 85 متر میباشد. درون غار چندین دهانه چاه عمیق وجود دارد.
از سنگچینهای دستی درون غار این طور استنباط میشود که این غار در دورههای پیش از تاریخ مورد استفاده انسانها بوده است. در بازدیدهای اولیه غارنوردان نیز گزارشاتی مبنی بر وجود استخوان در غار درج شده است که این امر نقش سکونتگاهی غار را تأیید مینماید.
برچسبها:
غار خرمنه سر در فاصله 110 کیلومتری شهر زنجان و 22 کیلومتری شهر آببر (مرکز شهرستان طارم) و در کوه سر به فلک کشیده و بلند خرمنه سر در سمت شمالی روستای شاهنشین (یا به قول اهالی محل؛ شانیش) واقع گردیده است. این غار عظیم و باابهت در ارتفاع 1600 متری از سطح دریا قرار دارد و برای رسیدن به آن باید از بستر رودخانهای که از کوههای شمالی شانیش سرچشمه میگیرد و همچنین از میان درختان سرسبز و زیبای زیتون و انجیر گذشت و به سوی ارتفاعات شمالی پیش رفت. در نزدیکی قله کوه خرمنه سر دهانه مشبک و پنجره مانند و در عین حال نسبتاً وسیع غار خرمنه سر واقع شده است. این دهانه ارتباطی به غار اصلی ندارد و نباید با ورودیِ غار اصلی اشتباه گرفته شود. بعد از عبور از این دهانه شبکه مانند، سنگهای خارا و به دنبال آن سنگهای سفید آهکی که به شکل ستونهای بزرگ استالاکتیت و استالاگمیت درآمدهاند دیده میشوند. بالای ورودیِ غار، حفره بزرگ و تنور مانندی به شکل اطاقی به نظر میرسد که در میان حفرههای کوچک احاطه شده است و بالا رفتن از میان سنگها و رسیدن به اطاق و انتهای آن نیازمند دقت و مهارت لازم است (درون این اطاقها آثار زیستی شامل ظروف سفالی شکسته و پیهسوزهای قدیمی شکسته دیده میشود). در حفرههای اطراف، خفاشها و شبپرههای بسیاری است که در درون غار لانه دارند و با صدای پا به هر سو پرواز میکنند. با ادامه راهپیمایی در یک مسیر دالان مانند، یک فضای نسبتاً وسیع پدیدار میشود که آن نیز به نوبه خود به برکه آب صاف و زلالی منتهی میگردد که اطراف آن را سنگهای سفید و آهکی فراگرفتهاند. در اینجا قسمتهای مختلف و زوایای غار فرعی به پایان میرسد.
در فاصله 50 متری این غار دهانه بزرگ حفرهای شبیه به دهانه چاه وجود دارد که برای ورود به این حفره باید به حالت خزیده و درازکش حرکت کرد. به محض ورود به داخل حفره، دنیایی پر از شگفتی پدیدار میگردد. پس از حفره، پرتگاه مهیبی ظاهر میشود که فرود از آن مستلزم استفاده از ادوات فنی کوهنوردی است. ادامه راه طولانی و تونل مانند است. بار دیگر دهانه چاهی بزرگ دیده میشود که انتهای آن مشخص نیست و پایین رفتن از آن به مهارت و شجاعت کافی نیاز دارد.
پیدا شدن ظروف شکسته سفالی حاکی از این مسئله است که در گذشتههای دور این غار محل زندگی و یا پناهگاه افرادی بوده است. بعد از خروج از چاه و حدود 100 متر پیشروی، انتهای این شاخه از غار شناخته و کشف میشود. در مراجعت، دخمهای دیده میشود که برای گذشتن از این دخمه باید از طناب کوهنوری استفاده نموده و جوانب احتیاط را رعایت نمود. این راه اندک اندک سربالایی میشود و کف آن لغزنده است چنان که اندکی بیاحتیاطی احتمال خطر سقوط دارد. یک سالن بزرگ به ابعاد 80×80 متر و با سقفی بسیار بلند که با نور پروژکتور قوی نیز انتهای آن معلوم نمیشود، قرار دارد. اطراف سالن از استالاکتیت و استالاگمیت پوشیده شده است. سالن با شیب ملایم و مرطوب به سطح پایین و زیرزمین ادامه مییابد و چنین به نظر میرسد که غار به انتها رسیده در حالی که چنین نیست و در مجاورت نقطه انتهایی، شعبهای عمیق و طولانی ظاهر میشود. کف و سقف این دهلیز شباهت بسیاری به بنای بازارهای قدیمی دارد و در چند نقطه آن در فاصلههای 20 تا 30 متری طاقچههای کوچکی با دست حفر شده است. در کف دهلیز چاه عمیق و تاریکی دهان باز کرده است که با ادامه راه مسیری دیده میشود که انتهای دهلیز است و در همان جا انتهای چاه عمیق و تاریک نیز دیده میشود. در حقیقت این چاه عمیق شاخه دیگری از شعبات غار بوده که به انتهای دهلیز میرسد. رسیدن به این نقطه غار حداقل نیازمند 6 ساعت تلاش و راهپیمایی است. با رسیدن به آخرین شاخه غار که محوطهای وسیع و مملو از سنگهای معلق و بزرگ میباشد، غار به پایان میرسد.
این غار از نظر مطالعات باستانشناسی و پدیدههای تاریخی حائز اهمیت است. مطالعات سطحی، دو دوره استقرار کاملاً روشن و متمایز را عرضه مینماید. دوره نخستین شامل ابزار و ادوات سنگی و تیغههای سنگ چخماق متعلق به زندگی غارنشینی انسان پیش از تاریخ است که تعیین قدمت آن با اطلاعات موجود و بدون مقایسه با آثار شناخته شده و انجام آزمایشات لازم، کاری بسیار دشوار خواهد بود ولی آنچه که مسلم است قدمت استقرار دوره نخستین در این غار تاریخی، پیش از هزاره پنجم قبل از میلاد است. دوره دوم آثار زیستی مشخص و روشن است. آثار سفالی و ادوات زیستی موجود در اطاقها و دهلیزها، متعلق به اوایل قرن چهارم هجری قمری است.
این منطقه برخلاف فلات مرکزی ایران که استقرارهای پیش از تاریخ تا دوران آغار ادبیات به صورت پیوسته قابل تعقیب و بررسی است، به لحاظ کوهستانی و صعبالعبور بودن آن، یک ابهام 10 هزار ساله را نشان میدهد. به عبارت دیگر ادامه و ارتباط تمدنهای مستقر در تپه حصار دامغان، تپه سیلک کاشان، تپه چشمه علی شهر ری، سایت تاریخی سگزآباد و تپه زاغه دشت قزوین که اقوام ساکن و بومی در فلات ایران به حیات خود ادامه داده و پس از طی دوران نوسنگی به تمدن شایانی رسیده و با عنوان تمدن فلات ایران و یا تمدن سفال نخودی رنگ مشهور و معروف است، به طور عام و چشمگیر در منطقه وجود ندارد و با برسیهایی که به عمل آمده تنها چند مورد در آن دیده میشود که ادامه تمدن دشت قزوین از اوایل هزاره پنجم تا اواخر هزاره دوم قبل از میلاد را نشان میدهد. البته این تنها مورد در منطقه کوهستانی استان زنجان نیست بلکه در مناطق دیگری همچون مازندران، گیلان و کردستان نیز همین ویژگی وجود دارد و دلیل این مسئله به احتمال زیاد صعبالعبور بودن مناطق ذکر شده است که ارتباط اقوام مستقر در این نواحی را مشکل نموده و موجب رکود تمدن در استقرارهای انسانی در این نواحی گردیده است. به همین دلیل زمان عصر نوسنگی در این مناطق تداوم یافته و اقوام مستقر در این منطقه تا اواسط هزاره سوم قبل از میلاد، به روش شکاروَرزی ادامه حیات دادهاند.
برچسبها:
غار یخی انگول هم با مختصات 15/51/49 درجه طول شرقی و 58/11/36 عرض شمالی در سه کیلومتری شمال روستای دینک از توابع بخش کوهین و ارتفاع 1972 متر از سطح دریا واقع شده است.
دسترسی به غار تا حدودی مشکل و ورود به آن به خاطر شیب تند و طبقات مختلف بسیار سخت است. وجود یخ های فراوان در دیواره ها و کف غار موجب سرمای شدید هوای درون آن شده و از ویژگی های ممتاز غار به شمار می رود. به لحاظ زمین شناسی غار انگول در اثر لغزش سنگ های دولومیتی بخش غربی قله کوه انگول به وجود آمده و از دسته غارهای انحلالی نیست. سن این غار بعد از تریاس مربوط به دوران دوم زمین شناسی بوده و تحت تاثیر فعالیت و حرکات تکنونیکی منظم ایجاد شده است.
برچسبها:
غار یاغی لوکا در شمال غربی رامسر در استان مازندران واقع است. روی این کوه چاهی است که دیواره داخل آن را سنگ چیده اند. دهانه این چاه که در محل به ” یاغی لوکا” ( سوراخ راهزنان) معروف است حدود سه متر می باشد. بر اساس باورهای محلی این چاه و راه فرار و گریز اهالی دژ ایلمیلی تا ساحل دریا که آن زمان چسبیده به دیوار کوه بوده است ادامه داشته است. در زمانی این کوه پناهگاه راهزنان و دزدان شد. کاربرد واژه دژ و دز در زبان گیلکی نشان می دهد که دژها و قلعه های زمانی که از سوی امیران محلی به حال خود وانهاده می شد به پناهگاهی برای دزدان تبدیل می شده است. از این روست که میان آن دو پیوند خورده است.
در داستان های بومی همین مکان که زمانی دژ بوده است به پناهگاه دزدان و یاغیان و سرکشان ضد دولت ها و امیران محلی تبدیل می شود. یاغی لوکا به معنای سوراخ و پناهگاه متمردان و طغیانگران ضد امیران و حاکمان است. با توجه به افسانه های بومی و بارگاه آقاجان گل باید بپذیریم که ایلمیلی و غار آن روزگاری دژی محکم و استوار بوده است و چنان که داستان ها و افسانه های دیگر از جنگ هفت ساله آن حکایت می کند می بایست بپذیریم که این دژ مکانی برای کسانی بود که با در اختیار گرفتن آن بر ضد دولت ها و حکومت های وقت قیام کرده و از سوی آنان به عنوان یاغی تلقی شده و جنگ های بسیاری برای تصاحب آن صورت گرفته است.
این غار می تواند راه گریزی از دژ برای کسانی بوده باشد که می خواستند به طریقی آب و نانی فراهم آورند و یا هنگام فروپاشی و تسخیر قلعه از آن بگریزند. بنابراین می بایست پایان آن را در نزدیک های دامنه و به سوی دشت جست وجو کرد که به علل مختلف روی آن را پوشانده اند. رای ایلمیلی و دژ و نیز غار یاغی لوکا اشعار و چکامه های چندی سروده اند که معروف ترین آن چکامه شادروان مهندس سید مرتضی روحانی از وابستگان و خویشان مرحوم فلسفی است.
برچسبها:
غار گرگر لوکا در شمال شهرستان رامسر در استان مازندران قرار دارد. این غار دارای شیبی تند بوده و در منطقه صعب العبور از ارتفاعات کوه ایلمیلی با دیواره های صخره ای قرار دارد . لوکا به زبان محلی به سوراخ و شیار گفته می شود . این غار عجیب بسیار زیبا و دیدنی است .
برچسبها:
اين غار در 10 کیلومتری جنوب شهر پل سفید و روبروی پادگان ارتش قرار دارد. اين غار زيبا در داخل ارتفاعات جنگلي مشرف به روستاي پيت سرا در دوآب سوادكوه قرار دارد . محل اصلي غار در بدنه يك ديوار60 متري از جنس آهك واقع شده كه ارتفاع آن از سطح زمين به23 متر بالغ مي گردد سقف گنبدي آن با كف غار نيز7 متر فاصله دارد.
ديواره 60 متري بشكل يك كلاهك مي باشد بصورتي كه دهانه غار در زير يك نقاب به طول چهارونيم متر قرار گرفته است محوطه زير دهانه غار نيز بشكل يك كلاهك مي باشد.
اين غار يك شاهكار ويك اعجاز طبيعي است وضعيت آن نيز شرايطي را پديد آورده كه دسترسي به غار را غير ممكن ساخته وتنها باتجهيزات كامل مي توان به داخل آن راه پيدا كرد . چشم انداز طبيعي مقابل آن نيز بسيار بديع و چشمگير است عمق غار كيجا كچال زياد نيست ولي با وجود كوچك بودن و سادگي شكل و نمايي دلپسند دارد تمام مساحت داخل آن شامل يك تالار ساده بيضي شكل با طول 12 متر و عرض 10 متر و دو اتاق بزرگ كنار هم با اندازه هاي متفاوت مي باشند. اتاق بزرگتر در جانب شمال غار با شش متر طول و 75/4 متر عرض در جهت شمالي جنوبي و اتاقي كوچكتر با 5/5 متر طول و 10/4 متر عرض در جانب جنوب فضاي داخلي ساخته شده اند. اين دو اتاق با يك ديوار از هم جدا شده و مدخل هر اتاق در ايوان جلو دهانه غار قرار دارد.
ديوارها 65 سانتي متر قطر دارند كه بيشتر قسمتهاي آن از بين رفته است. مصالح ابنيه داخلي سنگ و يك نوع گل بسيار سخت و محكم از جنس خاك رسي است كه در پاي ارتفاعات به وفور يافت مي شود. سقف ابنيه داخل غار نيز با تنه درختان جنگلي منطقه تير كشي شده بود.
غار كيجا كچال از هر جهت شبيه غار اسپهبد خورشيد مي باشد و مانند آن احتمالاً مربوط به اواخر دوره ساساني و از دژهاي دفاعي اسپهبدان طبرستان در برابر حمله اعراب به منطقه و پناهگاه سلاطين و حكمرانان وقت بود.
نقل است در روزگاران گذشته، دختری از نژاد پریان که از آدمیان میترسید در این غارزندگی می کرد سرگرمیاش بافندگی بود (هنوز چوبهای دستگاه بافندگی او در جلوی غار نمایان است) شبها روز شد و روزها شب تا روزی چوپانی همراه گوسفندان خود به این غار نزدیک شد شکل و شمایل دختر را در دهانه غار دید و در دل عاشق او شد. چوپان روزها به پای غار میآمد و به نیزدن میپرداخت تا اینکه پس از مدتی ترس این دختر از آدمیان ریخت وکمکم به پسرک چوپان نزدیک شد و سر بر شانهی او نهاد . چوپانکه دلبر را در اختیار خود دید کام دل از او بگرفت. دختر پریزاد که از شور و هیجان عشق به خود آمد، دید کار از کارگذشته است و از هوش برفت. چوپان جوان دختر را که دامنش آلوده به خون بود بر دوشگرفت تا به آبی برساند و شستشو کند. چند قطره از خون او بر خاک دامنهی غار ، نزدیک رودخانه ریخت (خاک سرخی که اکنون در دامنه غار دیده می شود) سرانجام چوپان، دختر را به چشمهای رساند و او را نظافت و طهارت کرد. این چشمه امروز به «پری چشمه یا پرو چشمه » مشهور است دختر پس از به هوش آمدن رضایت داد که با پسر چوپان به خانهی او برود. پسر چوپان که اهل شهمیرزاد بود از دل و جان راضی شد و آن دو قدم در راه نهادند و سالیان سال در کنار هم زندگی کردند در شهمیرزاد تا امروز تیرهای بنام اپری Aporyزندگی می کنند که بازماندگان نسل این دو هستند. دختران این طایفه از زیبایی بسیار برخوردار هستند به طوری که زبانزد خاص و عامند .این افسانه در طی سالها سینه به سینه نقل شده است.
برچسبها:
غار علیصدر یکی از غارهای تالابی ایران و از معدود غارهای آبی جهان است. علیصدر همچنین بزرگترین غار آبی جهان میباشد. این غار در ارتفاعات ساری قیه نزدیک روستای علیصدر شهرستان کبودراهنگ در استان همدان واقع شدهاست. ارتفاع غار از سطح دریا ۲۱۰۰ متر است.[۲] محوطه غار دالانهای پیچ در پیچ و دهلیزهای متعددی دارد. از مجموعه رشته آبها، دریاچه بزرگی در درون غار بوجود آمده و از این رو نفوذ به ژرفای غار تنها با قایق میسر است. غار علیصدر یکی از دیدنیهای جهانگردی استان همدان است.
غار علیصدر ۲۳اُمین اثر طبیعی ملی است که توسط سازمان میراث فرهنگی در ۱۵ دی ۱۳۸۷ در فهرست میراث طبیعی ایران قرار گرفت.
زمین شناسان قدمت سنگهای این غار را به دوره ژوراسیک از دوران دوم زمینشناسی (۱۹۰-۱۳۶ میلیون سال قبل) نسبت میدهند.

مردم روستای علی صدر و روستاهای اطراف، از قدیمالایام به وجود این غار پی برده بودند و از آب آن بهرهبرداری میکردند. علاوه بر این، در صد سال گذشته، اهالی ده با هدایت مازاد آب نهر سراب به غار علیصدر، از آن به عنوان مخزن و سدی برای استفاده در فصل گرما بهره میبردهاند و همین موضوع باعث شده بود تا سطح آب در قسمت شرقی غار تا ارتفاع ۲٫۲۰ متر یعنی تا نزدیکی دهانه ورودی غار بالا بیاید و امکان دسترسی به غار را تا سالها غیر ممکن کند؛ تا اینکه با وقوع زلزله مخرب فارسینج در ۲۲ آذرماه ۱۳۳۶، و ایجاد شکاف در کف غار سراب، آب نهر سراب به یکباره قطع شد و طی ۶ سال یعنی حدود سال ۱۳۴۲ سطح آب غار علیصدر به ارتفاع طبیعی خود رسید و ورود به غار میسر گشت و به تدریج پای کوهنوردان به درون غار باز شد.[۳]
اولین کاوش حرفهای و برنامهریزی شده به غار علیصدر در ۵ مهرماه ۱۳۴۲ شمسی توسط گروهی ۱۴ نفره از اعضای هیئت کوهنوردی همدان انجام شد که توانستند با کسب اطلاعات قبلی و همراه بردن تجهیزات لازم برای حرکت روی آب، با عبور از دریاچه، از شعبات و تالارهای مختلف آن بازدید کنند و زیبایی و عظمت داخل آنرا ببینند و اولین اطلاعات را از وسعت و ژرفای دریاچه و طول و عرض و عمق وارتفاع غار بدست آورند.[۴]
علی رغم انتشار خبر این بازدید و بازدیدهای متعاقب، تا سال ۱۳۵۲ دهانه غار تنگ و در حدود ۵۰ سانتیمتر بود و دسترسی به داخل غار تنها توسط کوهنوردان حرفهای ممکن بود؛ تا اینکه عبدالله حاجیلو که از سال ۱۳۴۱ ریاست هیئت کوهنوردی همدان را بر عهده داشت و از جلب توجه مقامات برای توسعه غار مأیوس شده بود، شخصاً دست به کار شد و با مقبولیتی که در شهر و استان داشت با کمک مردم محلی و استفاده از بازوی هیئت کوهنوردی و انجمن شهرستان و استان، سرانجام دهانه غار در اردیبهشت ماه ۱۳۵۳ به عرض ۵ متر و ارتفاع ۳ متر باز شد. در سال بعد، با بتون ریزی قسمتی از کف غار، مسیر خشکی نیز برای راهپیمایی در غار ایجاد شد و سپس با تجهیز غار به چند قایق و نیز تأمین روشنایی داخل آن، در تاریخ ۴ خردادماه ۱۳۵۵، غار علیصدر به بهرهبرداری رسید و بلیطهای چاپ شده برای بازدید گردشگران تحویل اداره تربیت بدنی همدان گردید.
موفقیت عبدالله حاجیلو در توسعه و معرفی غار تا بحدی بود که شاه را نیز برای بازدید از غار در ۵ مهرماه ۱۳۵۵ ترغیب کرد که طی آن مقرر شد علاوه بر ارتباط برق سراسری به علیصدر و روستاهای اطراف و آسفالت راههای دسترسی به غار، نسبت به ایجاد مهمانسرای جهانگردی در ده علیصدر اقدام شود.[۵]آنچه غار علیصدر را از سایر غارهای آبی جهان متمایز میکند، سهولت استفاده از کانالهای آبی درون آن است که به سبب وسعت آن بهراحتی میتوان در آن طی مسیر کرده و با قایقهای معمولی از درون آنها گذشت. براساس همین گزارش شکستهای زیادی در رشته علی صدر وجود دارد. بین ۳-۲ شکست در هر متر. بهعلاوه تعدادی سوراخ قیفی شکل در فواصل ۲-۱ متری مشاهده میشود که هر دو مشخصه، نفوذ سریع آبهای سطحی را تسهیل میکند. علاوه بر اینها ارتفاع آب در غار علیصدر در عمیق ترین نقطه به 14متر می رسد.
موقعیت جغرافیایی
دهانهٔ اصلی غار علیصدر در روستای علیصدر که مربوط به شهرستان کبودرآهنگ است، قرار دارد. همچنین این غار در فاصله ۷۵ کیلومتری شمال غربی همدان در کوههای زاگرس مطابق طول جغرافیایی ۱۵٫۳ درجه و ۳۵٫۱۸ درجه و عرض جغراقیایی ۱۸٫۸ درجه و ۴۸ درجه و ارتفاع ۱۹۸۰ متر از سطح دریا واقع شدهاست. این منطقه دارای آب و هوای نیمه خشک است و میزان متوسط بارش سالانه ۳۰۰ میلیلیتر است. رشته علیصدر قسمتی از واحدهای شکل گرفته درغرب ایران موسوم به تشکیلات متعلق به دوران ژوراسیک است و با رشتههای متناوب از شیستها و سنگهای شنی در لا به لای پایه آن و یک رشته از ترکیبات آهکی که مثل خاک رس خاکستری تیره بوده و به صورت لایههای نازک روی شیستها قرار گرفته و یک لایه سبکتر از کریستالهای آهکی در بالا قرار گرفتهاست که محصول تغییراتی است که ناشی از حرارت و فشار بالا مربوط به فعالیتهای آتشفشانی در غرب رشته کوه علیصدر است. رشته علیصدر به خودی خود چینهای (قسمتی که از روی زمین بالا آمده باشد) از یک طاقدیس بزرگ است که محور اصلی اش درجهت شمال به جنوب است. زاویه قرارگیری لایهها در غار علیصدر و نواحی مجاور آن در حدود ۴۰ الی ۴۵ درجهاست. طول رشته علیصدر حدود دو کیلومتر است. بیشترین ارتفاع رشته ۲۱۸۰ متر است و ارتفاع در محل دهنه ورودی که در شمال رشته علیصدر قرار گرفته ۱۹۸۰ متر است.
در طرف جنوب، برآمدگی آهکی به مسافت حدود سی کیلومتر ادامه مییابد و به رشته کوههای چاله کن و سارقیه متصل میشود. محور طاقدیس دراین قسمت جنوبی درجهت N115E قرار میگیرد؛ بنابراین رشته علیصدر حد فاصل بین کوههای علیصدر و کوه چاله کن از رشته اصلی جدا شده و در قسمت جنوبی ۲۵ درجه در مسیر خلاف گردش ساعت چرخیدهاستهمانگونه که گفته شد، اهالی روستا از این غار بعنوان مخزن و «سد» استفاده میکردهاند. از طرف دیگر، در بنچاقها و اسناد روستا، نام ده «علی سد»، ولی در شناسنامههای اهالی، «علی سرد» ذکر شده. در زمان احداث جاده برای روستا در سال ۱۳۵۰، پیمانکار مجری در تابلوی راهنمای پروژه نام جاده را «علیصدر» نوشت و از آن زمان به بعد، این نام برای روستا و غار مصطلح شد.
برچسبها: