تپه تاریخی صایین قلعه، به هزاره اول پیش از میلاد تعلق دارد با وسعت 40×60 و ارتفاع 4 متر، در داخل محوطه امام زاده یحیی (ع) قرار گرفته است. گمانه های موجود حاکی از این است که وسعت این تپه تاریخی بیش تر از تپه امروزی بوده است. قبرهای موجود در محوطه از زیست انسان ها در این تپه و در سه دوره مشخص در این تپه حکایت دارد. آثار کشف شده از این تپه بر استقرار انسان ها در هزاره اول قبل از میلاد، قرن هشتم هجری قمری و آثار مربوط به دوره های جدید تر اسلامی گواهی می دهند.
برچسبها:
تپه ی بزرگی که در موقعیت 1.5 کیلومتری جنوب گنبد سلطانیه واقع شده و با نام تپه نور شناخته می شود. این تپه 1.8 هکتار مساحت و 15 متر ارتفاع دارد. این سایت در سال 1971 میلادی مورد کاوش واقع شد که در کاوش ها ، پایه های یک ساختمان عظیم دوازده ضلعی یافت شد که به احتمال زیاد یک برج گنبدی همانند مقبره اولجایتو است با جنبه های دیگری همچون راهرو ها، پله ها، تزئینات و بقایای یک گنبد. پایه ها از قطعات سنگی ساخته شده که با ملات به هم متصل شده اند. یافته های باستان شناسی همچنین گواه وجود گنبدی بزرگ که شاید یکی از گنبد های دو پوسته بوده، می باشد. گچ اندود و کاشی های سفالی تزئینی در آثار مخروبه ساختمان پیدا شده است. برج گنبدی از بین رفته در تپه نور به احتمال زیاد مقبره ی غازان خان، برادر بزرگتر اولجایتو بوده است. همچنین در فعالیت های باستان شناسی اخیر در محوطه تپه نور کوچک نشانه هایی از سکونتگاه های پیش از تاریخ یافت شده که می توان قدمت آنها را به اوایل هزاره چهارم پیش از میلاد دانست. سفال های بدست آمده از این تپه شباهت زیادی به سفال های کشف شده در دشت قزوین دارد که وجود سکونتگاه هایی در همان زمان را نشان می دهد.
برچسبها:
محوطه تاریخی تپه قلعه در روستای قلعه در3 کیلومتری شمال باختری سلطانیه، در قسمت جنوب باختری چمن سلطانیه، به ابعاد 140×70 متر و به ارتفاع 15 متر قرار گرفته است. این تپه از نظر آثار باستانی بسیار غنی بوده و براساس مطالعات انجام شده روی سه لایه از این تپه، نتایج خوبی به دست آمده است. در لایه های زیرین قلعه تپه، سفال هایی با نقش داغدار دیده شده که به وفور در لایههای پایین و اطراف تپه پراکنده شده و انتساب نخستین لایه تمدنی آن را به اواخر هزاره دوم قبل از میلاد تایید مى کنند. فراوانی ظروف معروف سلطان آبادی و سفالهای مشخصه سلطانیه با لعاب فیروزهای و نقش مشکى در لایه دوم، تعلق آن را به دوران ایلخانی قطعی کرده است. لایه سوم تپه قلعه نیز به بقایای قصر معروف فتحعلی شاه قاجار تعلق دارد. پژوهشگران و باستانشناسان، تپه قلعه سلطانیه را بقایای قصر سوگلی فتحعلی شاه قاجار می دانند.
برچسبها:
روستای خوزنین به مرکزیت دهستان خوزنین از توابع بخش رامند شهرستان بوئین زهرا استان قزوین می باشد.روستای خوزنین در استان قزوین شهرستان بوئین زهرا بخش رامند و در شمال غربی کشور بین 35 درجه و 45 دقیقه تا 37 درجه و 36 دقیقه عرض شمالی از خط استوا و 47 درجه و 17 دقیقه تا 49 درجه 24 دقیقه طول شرقی از نصف النهار گرینویچ قرار دارد؛ و این روستا از شمال به روستاهای قلعه هاشم خان و طزرک و ازجنوب به روستای نوده ، قشلاق چرخلو و دانسفهان و از شرق به روستاهای قلعه گنجی و ابراهیم آباد و از غرب به روستای خیارج محدود می گردد.روستای خوزنین در یک منطقه صاف و بی عارضه واقع گردیده است به طوری که از شمال به جنوب و از غرب به شرق ناهمواری قابل توجهی دیده نمی شود. روستای خوزنین از سرزمین حاصلخیز دشت قزوین می باشد که در ارتفاع 1264 متری از سطح دریا قرار گرفته است و شیب عمومی آن از غرب به شرق می باشد به طوری که میزان شیب حدود 4/0 می باشد. نوع آب و هوای خوزنین با تابستانهای گرم و خشک و زمستانهای سرد و دارای بارندگی است. در حقیقت یک آب و هوای بری دارد و متوسط دمای سالانه آن برابر 5/13 درجه سانتیگراد می باشد. گرمترین ماههای این روستا تیر و مرداد و سرد ترین آن دی و بهمن می باشد. روستای خوزنین در حدود 90 روز از سال روزهای یخبندان دارد و حداکثر روزهای یخبندان این روستا در ماه دی می باشد و میزان بارش سالانه روستا بین 250 الی 300 میلیمتر می باشد.و یکی از عوامل طبیعی آن وجود سه نوع باد می باشد؛ باد گرم موسوم به باد راز که در فصل گرم سال شروع به وزیدن می کند و در قسمت شرقی و جنوب و جنوب شرقی می وزد. باد سرد که به باد مه معروف است که از جهت شمال و شمال غربی می وزد و منطقه وسیعی را در بر می گیرد و یکی از دلایل آن فشار از سوی رشته کوه البرز است و معمولا دارای بارش می باشد. باد دوش که صبحها از سوی جنوب غربی به سوی شمال شرقی می وزد. از لحاظ تشکیلات عمده خاک شناسی دارای ویژگی های منحصر به فرد در دشت قزوین و از نوع خاک های رسوبی مناسب برای کشاورزی بوده که در آن انواع محصولات را می توان کشت کرد.زبان مردم این روستا تاتی است که در لغت نامه دهخدا در معنی تات چنین آمده است که تات به قوم پارس زبان گفته می شود و در قفقاز آن قسمت از ایران که هنوز زبانشان فارسی است را تات می گویند.مردم خوزنین همانند سایر اقوام اصیل ایران از مردم كهن ایران كه زبان و كویشان گواه بر این سند است.دین مردم خوزنین اسلام و دارای مذهب شیعه اثنی عشری كه در دینداری و پایبندی به مذهب می توانند بهترین الگو و نمونه برای جامعه ایران باشند.اكثریت شغل اهالی روستا عبارت است از كشاورزی ، دامداری ، امور ساختمانی ، شاغل دولتی و كارگری در شركتهای تولیدی و صنعتی.مشاغل كشاورزی و دامداری با توجه به شرایط مساعد برای این دو شغل بیشترین تعداد افراد روستا را در بر می گیرد.كشاورزی شامل بخشهای زراعت ، صیفی كاری ، باغداری و تولیدات گلخانه ای می باشد.لازم به ذكر است كه حدود 20 حلقه چاه عمیق و نیمه عمیق كه 3500 هكتار از زمینهای حاصلخیز روستا را زیر كشت می برد و این امر باعث ایجاد اشتغال و عدم مهاجرت جوانان و جویندگان كار به سایر شهرها گردیده و اكثر آنها در این بخش ( كشاورزی) مشغول به فعالیت می باشند. تعداد كثیری از اهالی نیز شاغل در سازمانهای دولتی و خصوصی شامل آموزش و پرورش ، نظامی و انتظامی ، كارمندان سایر نهادهای دولتی و شركتهای تعاونی و خصوصی می باشند.همچنین دهیاری خوزنین دارای كارگاه تولید مصالح بتونی كه تولید كننده انواع جداول بتنی و موزاییك می باشد؛ كه یكی از منابع درآمدی برای دهیاری خوزنین است. و همچنین با تولید موزاییكهای پیاده رو اقدام به زیباسازی سطح روستا با طرح موزاییك كاری پیاده رو توسط دهیاری و تحویل رایگان موزاییك به اهالی برای موزاییك كاری پیاده روها گام مهمی در این راستا برداشته است. و با فروش محصولات به سازمانهای دولتی و خصوصی و اشخاص یكی از راههای توسعه مبادلات با ارگانهای مختلف در شهرها و روستاهای مجاور می باشد. یکی از جاذبه های طبیعی روستای خوزنین قزوین تپه ای باستانی آن می باشد.در روستای خوزنین سه تپه باستانی وجود درد که محل زندگی مردم خوزنین در گذشته های دور می باشد.باستان شناسان قدمت این تپه ها را به به 5000 پیش تخمین زده اند و بیان کرده اند که زمان ساخت این تپه ها به دوران اولیه آریایی ها در ایران باز می گردد.زمانی که تمدن آشور در بین النهرین حملات مکرری را به مناطق ایران انجام می داده اند؛اهالی این منطقه نیز هماند دیگر نقاط ایران از حملات آنها در امان نبودند.برای همین امر تپه سازی را از اقوامی به نام اوراتورها یاد گرفته و این تپه ها به منظور حفظ جان و مال و خانواده خود یاد گرفته و ساخته اند.
برچسبها:
تپه نوشیجان از جمله آثار خشتی منحصر به فرد بر جا مانده از تمدن های پیش از هخامنشی در ایران است. بقایایی که به دوره ی عصر آهن 3 و سپس تمدن مادها برمی گردد. بنابراین تپه نوشیجان حدود 2800 سال قدمت دارد. نوشیجان در لغت احتمالاً به معنی جایگاه نوش یا جایگاه انوش بوده است و نوش یا انوش ظاهراً نام خانمی است که بر این منطقه حکمرانی می کرده است.
تپه ی نوشیجان در سال 1343 خورشیدی مورد شناسایی قرار گرفت. در سال های 1346 تا 1356 طی 6 فصل باستان شناسی توسط موسسه ی ایران شناسی بریتانیا به سرپرستی دیوید استروناخ عملیات کاووش و مرمت در تپه انجام پذیرفت.
دستاورد فعالیت های این هیئت، شناسایی سه دوره ی معماری باستانی متعلق به دوران مادها، هخامنشیان و اشکانیان است که مهمترین و باستانی ترین لایه مربوط به سکونت اقوام ماد در این تپه از نیمه ی دوم قرن هشتم قبل از میلاد مسیح تا نیمه ی اول قرن ششم قبل از میلاد است. آثار دو دوره ی دیگر در لایه های سطحی تر قرار داشته که پس از انجام مطالعات علمی برداشته شده است.
مجموعه ی نوشیجان 80 متر طول، 30 متر عرض و مرتفع ترین بخش آن 37 متر ارتفاع دارد. آثار مکشوفه ی معماری مربوط به دوره ی ماد در تپه ی نوشیجان بر اساس مستندات دیوید استروناخ عبارتند از:
1- بنای قدیمی جبهه ی غربی موسوم به اولین آتشکده
2- تالار ستون دار موسوم به آپادانا
3- معبد مرکزی یا دومین آتشگاه
4- اتاق ها و انبارها
5- تونل
6-حصار و دژ
استروناخ معتقد است که دژ نوشیجان یکی از قلعه های تدافعی حکومت مرکزی ماد بوده است که جهت دفاع از مرزهای غربی در مقابل هجوم اقوام قدرتمند بین النهرین از جمله حکومت آشور ساخته شده است. وجود دو آتشکده در این مکان مؤید این مطلب است که علاوه بر اهداف نظامی، اعمال مذهبی و نیایش نیز در این مکان صورت می گرفته است.
مطالعه ی ویژگی های معماری خاص این مجموعه که در نوع خود معرف نخستین نمونه های الگوهای معماری کشور در فلات ایران می باشد، از جمله کاربرد طاق های هلالی، پوشش سقف به صورت گهواره ای، کاربرد مقرنس در تزیین بنا ( طاقچه های کاذب آتشکده ی دوم )، وجود یکی از نمونه های نخستین تالارهای ستون دار در تاریخ معماری ایران، استفاده از فرم و شکل چلیپا در ساختار و تزیینات ( قبل از شکل گیری صلیب در اروپا )، مطالعه ی اشیاء مکشوفه در این اثر مشتمل بر انواع ظروف سفالی، مجموعه ی اشیاء نقره ای اعم از حلقه ها و زیورآلات و قطعات متفاوت نقره ای که به ظن محققین می تواند اشکال اولیه از سکه باشد، همه و همه راه گشای اندیشمندان در شناخت بیشتر فرهنگ معماری و هنر دوران تاریخی هزاره ی اول قبل میلاد خاورمیانه است.
تپه ی نوشیجان در کنار آثار مکشوفه از باباخان نورآباد لرستان، تپه ی حسنلوی نقده، تپه سیلک کاشان،هفت تپه ی شوش، گودین تپه کنگاور، تپه ی زیویه ی سقز و … به عنوان پیش درآمد و مرجع مطالعات تمدن کهن ایرانی مطرح می باشد.
برچسبها:
تپه هگمتانه که شهری زیرزمینی را در خود جای داده است، در قسمت شمالی و در بافت قدیمی شهر همدان در انتهای خیابان اکباتان قرار دارد. این تپه باستانی 3 هزار سال قدمت دارد و با مساحت حدود 30 هکتار، وسیعترین تپه باستانی ایران است (با در نظر گرفتن بخشهایی که جزو محدوده تپه باستانی بوده اما اکنون ساختمانهای مسکونی بر روی آن ساخته شده، مساحت آن به بیش از 40 هکتار نیز میرسد). این محوطه باستانی با توجه به اشارههای تاریخی و برداشتهای اولیه باستانشناسان و پژوهشگران، دربرگیرنده آثاری از دورههای تاریخی مختلف به ویژه ماد، هخامنشی و اشکانی میباشد.
این تپه در طول یک صد سال اخیر بارها مورد حفاری باستانشناسان داخلی و خارجی قرار گرفته است. پیشینه حفاریهای علمی این تپه به سال 1913 میلادی برمیگردد که هیئتی فرانسوی از طرف موزه لوور پاریس به سرپرستی شارل فوسی، کاوشهایی در تپه هگمتانه انجام داد اما نتایج این کاوشها هیچگاه منتشر نشد. در طی 10 فصل حفاری انجام شده از سال 1362 تا 1378 خورشیدی که حدود 14 هزار مترمربع از این تپه مورد کاوش قرار گرفت، یکی از کهنترین دورههای تمدن بشری نمایان شده است. همچنین یک حصار طولانی به ارتفاع 9 متر و دو برج عظیم و کمنظیر در درون آن کشف شده است. در کاوشهای علمی که در طول این سالها به سرپرستی آقای دکتر محمدرحیم صراف به انجام رسید، یک شهر بزرگ از نوع شهرهای شطرنجی در داخل تپه هگمتانه شناسایی شد. ساخت و سازهای این شهر باستانی عبارت است از معابری به فاصلههای مساوی و موازی یکدیگر که در حدّفاصل آنها، واحدهای ساختمانی کاملاً مشابه و قرینه یکدیگر احداث شده است. این مجموعه کمنظیر علاوه بر تأسیسات آبرسانی، دارای حصاری خشتی به قطر حدود 10 متر است که در فواصل معین دارای برجهایی عظیم است. سازه اصلی شهر باستانی از خشت خام و در بخشهایی، از آجر تشکیل یافته است.
در طول حفاریهای انجام شده، آثار ارزشمند و بینظیری کشف شده که اغلب متعلق به دوران هخامنشیان و نیاکان آنهاست که از جمله آنها میتوان به موارد زیر اشاره نمود:
* لوح زرین به نام آریارامنه: این لوح قدیمیترین اثر تاریخی است که تاکنون کشف و شناخته شده است و اکنون در موزه برلین در آلمان نگهداری میشود. ابعاد آن 12×8 سانتیمتر، مشتمل بر 10 سطر با متن پارسی باستانی و به خط میخی است. این لوح متعلق به آریارامنه (=آریارمن) پسر کوچک چیشپیش و نواده هخامنش (مؤسس سلسله هخامنشی) میباشد که قسمتی از آن از بین رفته و ترجمه آن چنین است:
«آریامنه شاه بزرگ، شاه شاهان شاه پارس پسر چئیش پیش شاه نوه هخامنش. آریامنه شاه میگوید: این کشور پارس که من دارم و دارای اسبهای خوب و مردان نیک است، اهورامزدا آن را به من عطا فرموده است. از مرحمت اهورامزدا من شاه این کشورم. آریامنه میگوید: اهورامزدا مرا یاری کرد».
* لوح زرین به نام آرشام: لوحی زرین به ابعاد 8×13 سانتیمتر به خط میخی و زبان پارسی باستان که ترجمه آن چنین میباشد:
«آرشامشاه، شاه شاهان پارس، پسر اریارامنه، شاه هخامنشی. ارشام میگوید: اهورامزدا خدای بزرگ که بزرگترین خدایان است مرا شاه کرد او به من سرزمین پارس را عطا فرمود که مردم نیکو و اسبان خوب دارد از مرحمت اهورامزدا این سرزمین را دارا هستم. اهورامزدا مرا و خانه مرا حفظ کند و این سرزمین را که دارا هستم نگاهدارد.»
این لوح در اختیار مجموعه شخصی مارسل ویدال آمریکایی است.
* الواح زرین و سیمین داریوش: در سال 1307 خورشیدی ضمن پِی کنی دیوار خانهای در محله قدیمی «سرقلعه» (یکی از نقاط مربوط به تپه هگمتانه)، لوحی زرین و لوحی سیمین پیدا شد. این دو لوحِ تقریباً مستطیل شکل به ابعاد 18/8×19 سانتیمتر به خط میخی و به سه زبان پارسی باستانی، بابلی و عیلامی نوشته شده است. محتوای هر دو لوح یکی است و ترجمه آنها چنین است:
«داریوش شاه بزرگ. شاه شاهان، شاه کشورها پسر ویشتاسب هخامنشی، داریوش میگوید: این است کشوری که من دارم از سکستان آن سوی سغد تا کوشا (حبشه) از هند تا سارد (آسیای صغیر) که آن را اهورامزدا بزرگترین خدایان به من داده است. اهورامزدا مرا و خاندانم را پاس دارد.»
کشف این الواح معلوم میدارد که داریوش کبیر (512-484 قبل از میلاد) همچنان که در تخت جمشید و شوش کاخهای بزرگی بنا کرده بود، در هگمتانه نیز کاخی به همان عظمت بنیاد نهاده بود. لوح نقرهای در موزه کاخ مرمر و دیگری در موزه ایران باستان در تهران نگهداری میشوند.
* لوح زرین به نام داریوش دوم: این لوح زرین به ابعاد 20/5×18/5 سانتیمتر، در 23 سطر و به خط میخی نوشته شده است. این لوح در گذشته خارج از کشور نگهداری میشد که توسط موزه ایران باستان خریداری گردید و اکنون جزو گنجینههای موزه ایران باستان است. لوح دیگری به ابعاد 16/2×13 سانتیمتر یافت شده که دارای 29 سطر به خط میخی میباشد و در سال 1331 خورشیدی خریداری شد و در حال حاضر در موزه ایران باستان نگهداری میشود.
* لوح زرین به نام اردشیر دوم: این لوح به نام اردشیر دوم پسر داریوش دوم هخامنشی به ابعاد 13×13 سانتیمتر است. این لوح دارای 20 سطر و به خط میخی است که بر روی زر ناب حک گردیده است.
* کوزه نقرهای به نام خشایارشا (پسر داریوش اول): این کوزه از نقره است که قطر دهانه آن 7/5 سانتیمتر و ارتفاع بلندترین قسمت آن 12 سانتیمتر است. این کوزه که در گذشته در خارج از کشور نگهداری میشد اکنون در موزه ایران باستان قرار دارد. در قسمت سالم مانده از بدنه آن این جمله ناقص به خط میخی خوانده میشود: «… شاه که برای سرای شاهی درست نمود».
* بشقاب نقره نقش برجسته متعلق به اردشیر اول: این بشقاب که طول دهانه آن 20 سانتیمتر است، توسط موزه ایران باستان خریداری و به کشور بازگردانده شد.
* بشقاب یا جام نقره به نام اردشیر اول: این جام که قطر دهانه آن 26/7 سانتیمتر است، دارای کتیبهای به خط میخی و به زبان پارسی باستان، به نام اردشیر اول میباشد که ترجمه آن چنین است:
«اردشیر شاه بزرگ، شاه شاهان شاه کشورها پسر خشایارشاه، شاه خشایارشاه پسر داریوش هخامنشی که این جام سیمین را برای کاخ پادشاهی خود درست کرد.»
این بشقاب در اختیار موزه متروپولیتن نیویورک است.
* لوح زرین به نام داریوش دوم: لوح کاملی از طلا به طول 20/5 و عرض 18/5 سانتیمتر که مشتمل بر 23 سطر به خط میخی و به زبان پارسی باستان میباشد. ترجمه این لوح که در موزه ایران باستان نگهداری میشود، چنین است:
«خدای بزرگی است اهورامزدا که این زمین را آفرید، که آن آسمان را آفرید که مردم را خلق فرمود که به مردم شادی داد. که داریوش را شاه نمود. یگانه شاه از میان شاهان بسیار و یگانه فرمانروا از میان فرمانروایان بسیار من. داریوش شاه بزرگ شاه شاهان شاه کشورهایی که ملتهای بسیار دارد. شاه این سرزمین بزرگ دوردست پهناور پسر اردشیر شاه. اردشیر پسر خشایارشاه خشایارشاه پسر داریوش شاه همامنشی. داریوش شاه گوید اهورامزدا این کشور را به من عطا فرمود. از مرحمت اهورامزدا من شاه این سرزمین هستم- اهورامزدا مرا و خانه مرا و سلطنتی را که به من عطا فرموده حفظ کند.»
* لوح زرین به نام داریوش دوم: این لوح دارای ابعاد 3×13 سانتیمتر است و ترجمه آن چنین میباشد:
«خدای بزرگی است اهورامزدا که بزرگترین خدایانست که این سرزمین را آفرید که آن آسمان را آفرید که مردم را خلق فرمود که برای مردم شادی آفرید که اردشیر را شاه کرد یک شاه از میان شاهان بسیار و یک فرمانروا از میان فرمانروایان بسیار.
اردشیر شاه بزرگ شاه شاهان شاه کشورها، شاه این سرزمین میگوید من پسر داریوش داریوش پسر اردشیر شاه، اردشیر پسر خشایارشاه
اردشیر گوید به لطف اهورامزدا من شهریار این سرزمین دور و وسیع هستم اهورامزدا مرا و سلطنتی را که به من عطا فرموده و خانه مرا حفظ فرماید».
* ستونی سنگی مربوط به اردشیر دوم: علاوه بر لوحهای زرین، قطعه ته ستونی از سنگ دارای نوشتهای به نام اردشیر دوم در همدان کشف گردید که اکنون در انگلستان نگهداری میشود و ترجمه آن چنین است:
«میگوید اردشیر شاه بزرگ شاه شاهان شاه کشورها شاه این سرزمین پسر داریوش شاه. داریوش پسر اردشیر شاه. اردشیر پسر خشایارشاه و خشایارشاه پسر داریوش شاه، داریوش پسر ویشتاسب هخامنشی این کاخ را به لطف اورمزدا و ناهید و مهر من ساختم اورمزدا و ناهید و مهر را از همه بدیها حفظ فرمایند. و آنچه من ساختهام از گزند و آسیب محفوظ دارند».
و بسیاری اثر ارزشمند دیگر …
نا به نظر تاریخنویسان و محققین تپه هگمتانه از مهمترین آثار تاریخی همدان و تاریخ ایران محسوب میشود. مسافرینی که از جاده قزوین- تهران به همدان میرسند، قبل از ورود به شهر پس از مشاهده شکوه و هیبت توأم با زیبایی نمونه و بینظیر الوند کوه از دور، اولین منظرهای که توجه آنان را جلب میکند، تپه هگمتانه و خانههای ساخته شده بر فراز و اطراف آن است.
هگمتانه به معنی محل تجمع میباشد و در منابع باستانی به صورت «هگمتانه»، «اکباتان»، «امدانه» و «همدان» ثبت شده است.
برچسبها: